بحرانهای محیطزیستی اصفهان را در برگرفته و هر گوشه را که نگاه کنیم یک چالش از جنس کمآبی، آلودگی هوا، آلودگی خاک، فرونشست و... پدیدار میشود. تداوم این روند نیز میتواند موجب خروج سرمایه مسکن و دیگر سرمایهگذاریها از این شهر تاریخی شود و برای مقابله با آن با یک عزم ملی باید مقابل سودجوییهای محیطزیستی و بیتوجهیهای مدیریتی ایستاد. بیتوجهیهایی که صرفا با انتقال آب، مدعی بهبود تمامی مشکلات محیطزیستی اصفهان هستند و کسی توجهی به میزان کشتههای آلودگی هوا ندارد.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با محمد درویش، فعال محیطزیست که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
چالشهای محیطزیستی اصفهان را در چند مورد دستهبندی میکنید و اهمیت کدامیک بیشتر است؟
مهمترین مسئله محیطزیستی استان اصفهان ناترازی منابع آبی در گام اول است. این اتفاق سبب شده که با پدیده فرونشست زمین در یک محدوده بسیار گستردهای روبهرو شویم. مطالعاتی که سازمان زمینشناسی انجام داده میگوید دشتهای متاثر از فرونشست، اصفهان رتبه اول را دارد و بالاترین خطر ازلحاظ فرونشست در اصفهان است. موضوع دوم در اصفهان مسئله آلودگی هواست که در بسیاری از روزها به دلیل منابع آلاینده و تراکم آنها که بهشدت ساکن هستند و برخلاف تهران که منابع متحرک آلاینده هستند؛ اصفهان درگیر آلودگی است. دومین عامل محیطزیستی در اصفهان آلودگی هواست. سومین موضوع مسئله مدیریت زباله و پسماند است که دامنگیر بسیاری از مناطق است. اصفهان از متوسط کشور مقداری وضعیت بهتر دارد اما اصفهان هم این مشکل را دارد. بحران چهارمی که این شهر را تهدید میکند افزایش برهنگی سطح خاک به دلیل خشکی زمین است و موجب تشدید فرسایش آبی و بادی شده است؛ یعنی جابهجایی خاک را در استان اصفهان افزایش داده است. همه اینها میتواند به شکلی نامحسوس سببساز نابودی زیستی در اصفهان شود چون وقتی خاک را از دست میدهیم بسیاری از جانداران کوچک و آنچه محصول گردهافشانی هستند از بین میروند. بخشهایی از اصفهان به دلیل تشدید فشار روی آنها به خاطر وجود دام سبک مازاد بر ظرفیت مراتع بهخصوص در غرب استان اصفهان، با یک چنین وضعیت فلاکت باری روبهرو شدهاند. طبق محاسباتی که یکی از گیاه شناسان مشهور جهان به همراه یکی از گیاه شناسان ایرانی انجام داده ما در یک دهه اخیر شصت گونه بید روزپرواز را ازدستدادهایم. این بیدها محصول گرده افشاری مراتع هستند و بسیار اهمیت راهبردی دارند. وقتی زیستگاه به هم بخورد آنها هم از بین میرود. ما معمولا نگران یوزپلنگ هستیم اما اینگونههای ریز را نمیبینیم که چقدر در جای خودشان اهمیت دارند. اینها هم در استان اصفهان در حال آسیب دیدن هستند. این چهار عامل مجموعه عوامل خطرساز محیطزیستی هستند.
آب هم یکی از چالشهای اساسی اصفهان است؛ به نظر شما انتقال آب میتواند موجب جاری شدن زایندهرود شود یا صرفا توسعه صنایع و چالش هوایی بیشتر به دنبال خواهد داشت؟
به نظر من فرض اول هم اتفاق نمیافتد و زایندهرود باز هم جاری نخواهد بود. میزان نیاز مشتریهایی که وزارت نیرو از محل آب برای خود فراهم کرده نزدیک ۳ میلیارد مترمکعب است؛ درصورتیکه اگر فرض کنیم یک قطره از آب زایندهرود برداشت نشود و تونلهای انتقال آب هم متوقف شوند درحالیکه اینطور نیست و از بالادست آب را برمیدارند؛ درنهایت این آب ۱.۶ میلیارد مترمکعب آب میشود. همینالان شرکت آب منطقهای اصفهان ۳ میلیارد مترمکعب آب فروخته است. این آبهایی که قرار است از خلیج بیاید ۲۰۰ میلیون مترمکعب است؛ در حالی که بخشی به سمت یزد و کاشان و نطنز میرود و حوزه آبخیز زایندهرود با بحران جدی روبهرو میشود. علاوه بر این بحرانها یکی از موانع توسعه روزافزون صنایع آلاینده کمبود آب است. اگر این آب از دریای عمان تامین شود این مانع برداشته میشود تراکم آلاینده به حدی میرسد که شاخص آلودگی زیاد میشود و شاهد پدیده کمنظیر آلودگی در جهان خواهیم بود که مردم به علت آلودگی جان خود را از دست میدهند همینالان هم میزان آلودگی در اصفهان و ذرات معلق ۷ برابر تهران است و تلفات آلودگی در تهران به ۹ هزار نفر افزایش پیداکرده است. اینقدر فاجعه آلودگی افزایش پیداکرده که اعداد چند برابر شدهاند و تعدد صنایع اصفهان چند برابر تهران است. اگر آمار واقعی اعلام شود؛ من شک ندارم که این رقم خیلی بالاتر از عددی است که الان اعلام میشود. به نظر من تعداد هموطنانی که در اصفهان در اثر آلودگی هوا جانشان را از دست میدهند، بیشتر از این رقمی است که رسما اعلام میشود. اگر طرح انتقال آب اجرا شود این رقم زیاد میشود. مرده زایی جنین که ۸ درصد در اثر آلودگی اعلام میشود، متوسط آن در اصفهان قطعا بیشتر از کشور است. در اصفهان و اراک و اردکان این مسئله خیلی جدی است. همان ۸ درصد اعلامی یکی از بالاترین نرخها در جهان است و اعلامشده که ۱۱ میلیارد دلار برای درمان بیماریهای ناشی از آلودگی هوا هزینه میکنیم. اگر ماده ۵۹ برنامه پنجم اجرا میشد، شاید بهتر میتوانستیم صحبت کنیم که در اثر افتخاری که برای توسعه صنایع آلاینده یا آب بر مهیا میکنند، واقعا خسارتها و هزینههای بسیار بالایی برای درمان مردم ایجادشده است. خسارتهایی که به کهن زادبومهای بینظیر اصفهان میرسد، با دستاوردهای صادراتی اصفهان قابلمقایسه است؟ من معتقدم بههیچعنوان این دو در یک کفه ترازو باهم برابر نیستند و خسارتهایی که بهسلامت روحی و جسمی مردم اصفهان وارد میشود بهمراتب بیشتر از دستاوردهای صنعتی است.
برای مقابله با این شرایط و عبور از بحران محیطزیست در اصفهان چه باید کرد؟
شهروند اصفهانی باید اجرا دقیق و موبهمو قوانین مصوب بالادستی کشور را اجرا کند. قانون هوای پاک متاسفانه در اصفهان اجرا نمیشود. در حقیقت ما باید ۳۰ درصد سرمایهگذاریها در حوزه تولید انرژی را به سمت انرژیهای نو ببریم. اخیراً صداهایی شنیده میشود که اصفهان میخواهد به سمت انرژیهای نو برود ازجمله در مورچهخورت و ورزنه؛ در کل اصفهانیها باید خواهان شفاف شدن روند این مطالعات باشند. مسئولین باید یک جدول ارائه کنند که این نیروگاهها تا چه تاریخی وارد مدار خواهد شد. باید قانون هوای پاک اجرا شود و ما به سمت برقی کردن خودروها میرفتیم و بهجای آن دوچرخههای برقی را جایگزین میکردیم. مسیرهای ایمن دوچرخهسواری در اصفهان باید اجرا میشد و اصفهان شهری در حد آمستردام هلند میشد تا مردم تشویق به استفاده از دوچرخه شوند و شهر جذاب شود و پدیده جزیره گرمایی را کاهش دهد. در سه سال اخیر نهتنها مسیرهای ویژه دوچرخه افزایش پیدا نکرده بلکه مسیرها برچیده شده است. مردم چارهای ندارند جز استفاده از ماشین و ترافیک در اصفهان بهشدت نسبت به چند سال گذشته افزایش پیداکرده است. اگر مردم اصفهان به سراغ اجرا قوانین بالادستی مانند سند امنیت غذایی که امسال ابلاغ شد بروند و گفته شد اصفهان در ۸ سال آینده باید میزان مصرف در کشاورزی را ۳۰ میلیارد مترمکعب کم کند. ۱۲ درصد این رقم سهم اصفهان است. اگر این سند بخواهد اجرا شود، در ۸ سال آینده باید ۳ میلیارد مترمکعب آب در کشاورزی اصفهان صرفهجویی شود و باید نشانههای آن را ببینیم اما همچنان مجوز حفر چاه صادر میشود و صنایع آب بر در اصفهان مستقر میشوند.
نکته آخر؟
هفته گذشته در شهرضا و اسفرجان شاهد افتتاح و تداوم حیات کارخانههای آب بر بودم. همچنین طرحهای توسعه که صنایع اجرا میکنند که کاملا در تضاد با سند امنیت غذایی کشور است. در سند امنیت غذایی کشور آمده است که تا ۱۴۱۱، نزدیک ۴۵ میلیارد تراز منفی را کاهش دهیم. تراز منفی در اصفهان ۱۳.۵ میلیارد مترمکعب است و اگر فرض کنیم که حدود یکسوم این رقم را در اصفهان فرض کنیم، باز باید تلاشهای گستردهای برای جبران نا ترازی آبخوانها در اصفهان اتفاق بیافتد. هر فعالیتی که موجب افزایش بارگذاری در اصفهان و بهخصوص زایندهرود است خلاف سند امنیت غذایی کشور است. پس باید به این سمت برویم که مبلمان شهری از خودرو محوری به بوم محوری تغییر کند؛ به سمت کسبوکارهای سبز برویم و به سمت حمایت از زیرساخت توسعه گردشگری طبیعی و تاریخی و فرهنگی و توریسم سلامت برویم. وزیر بهداشت اخیراً اعلام کرد که در سال گذشته مجموع درآمد ایران از توریسم سلامت با ورود ۱.۲ میلیون نفر، نزدیک ۱ میلیارد دلار بوده است. فقط در شهرک سلامت اصفهان گفتهاند اگر موانع را بردارند، اصفهان بهتنهایی میتواند ۴.۴ میلیارد دلار درآمد از توریسم سلامت داشته باشیم. اینها میتواند مزیتهای واقعی استان اصفهان برای فرار از وضعیت بسیار دشواری باشد که مردم باید خود را آماده تحمل آن کنند.